معنی آبشار گویله
حل جدول
آبشاری در استان کردستان
گویله
آبشاری در استان کردستان
آبشار لرستان
آبشار شوی، آبشار بیشه، آبشار «آب سفید»، آبشار نوژیان، آبشار چکان، آبشار وارک، آبشار سرکانه
آبشار توگلا
دومین آبشار بلند جهان
آبشار ویکتوریا
آبشار مرزی زامبیا و زیمباوه
آبشار
شلال
آبشار دیوساگو
آبشار مرزی آرژانتین و برزیل
لغت نامه دهخدا
گویله. [گ َ ل َ/ ل ِ] (اِخ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج. واقع در 45هزارگزی شمال خاوری دژشاهپور و 10هزارگزی مرز ایران و عراق. کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن 150 تن است. آب آن از رودخانه ٔ محلی و چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و لبنیات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. پاسگاه مرزبانی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
آبشار
آبشار. (اِ مرکب) (از: آب، ماء + شار، از شاریدن به معنی فروریختن، سکب) آب جوی ونهر بزرگ که از بلندی فروریزد. مصب. شَلاّ له. || سنگ مشبک که بر دهانه ٔ ناودانها نصب کنند.
واژه پیشنهادی
فارسی به انگلیسی
Fall, Waterfall
نام های ایرانی
دخترانه، آبی که به طور طبیعی از بلندی به پستی فرو می ریزد
فارسی به ایتالیایی
cascata
فرهنگ عمید
(زمینشناسی) آب جوی یا رود که از جای بلند به پایین فروریزد،
(ورزش) در والیبال، تنیس، و پینگپنگ، نوعی ضربۀ محکم و سریع برای حمله و سرازیر کردن توپ،
معادل ابجد
575